کد مطلب:23157 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:16

گنجینه پرسمان » اخلاق و عرفان

امسال دلباخته استادمان شده ام و فكر مي كنم تنها او مي تواند مرا خوشبخت كند ولي از زندگي او شناختي ندارم، مرا راهنمايي كنيد.

زدواج امر مقدسي است كه عشق عاقلانه و محبت فكورانه استوار است و بايد در مورد انتخاب همسر و شريك زندگي آينده كه تا پايان عمر با شما است عجله نكرده و تابع احساسات و عواطف و هيجانات زودگذر و پوچ نبود بلكه بايد براساس شناخت دقيق و مشورت با افراد آگاه و با تجربه بخصوص پدر و مادر و احياناً برخي اطرافيان كه هم خير خواه انسان هستند و هم سرد و گرم روزگار را چشيده اند فرد مناسبي را براي همسري برگزيد. خواهر عزيز شما مسائل متعددي را در نامه هايتان مطرح كرديد كه نوع بيان آنها نشان مي دهد كه برخوردهاي شما در اين مورد بيشتر تابع احساسات افراطي است تا تفكر وانديشه صحيح بنابراين بايد بخود تذكر دهيد كه به جاي دنبال عواطف و احساسات رفتن با تفكر و تعقل به امور زندگي خود بپردازيد. اولاً) از برخورد اطرافيان كه با كنايه يا تصريح به شما اعتراض مي كنند كه چرا تا اين سن ازدواج نكرده ايد نبايد ناراحت و عصباني شويد بلكه با پاسخي منطقي و با روي خوش بايد با آنها صحبت كنيد و بگوييد از طرف من مانعي و عيبي وجود ندارد و من حاضرم با فرد مناسبي كه به خواستگاريم بيايد ازدواج كنم اگر كسي از نعمت خدا بهره مند نيست من بايد تاوان او را بدهم اگر شما از ازدواج نكردن من ناراحت هستيد دنبال فرد مناسبي بگرديد كه به خواستگاري من بيايد گمان نمي كنم اين امر يعني برخورد و گفتگوي منطقي براي شما سخت يا ناراحت كننده باشد بنابراين به جاي آن كه خشم خود را در خود فرو ريزيد كه در آينده به صورت بيماري عصبي و رواني در شما بروز كند و شما را از پا در آورد بهتر است كاري كنيد كه اصلاً از حرف ديگران ناراحت نشويد بلكه با خوشرويي آنها را تحويل بگيريد و با بياني خوب و دلنشين و با استدلال منطقي و لحن آرام پاسخ بدهيد تا آنها نيز هر چه زودتر به فكر حل مشكل شما باشند. ثانياً) خود را رها كردن و دلباخته فردي شدن بدون آن كه او را بشناسيد واز زندگي او با خبر باشيد و مكنونات دروني او را بدانيد هرگز كار صحيحي نيست شما حتي نمي دانيد كه اين مرد آيا زن دارد يا نه؟ تا چه رسد به اطلاعات دقيق تري كه براي زندگي مشترك ضروري است كسي كه حتي اين مقدار اطلاعات از زندگي ديگري نداشته باشد آيا مي تواند ادعا كند كه من او را مي شناسم و او تنها كسي است كه مي تواند مرا خوشبخت كند؟ پس چگونه ادعا مي كند او تنها كسي است كه مي تواند مرا خوشبخت كند؟ اين گونه دلباختگي تنها نشان از يك برخورد غير منطقي و هيجان افراطي دارد بهتر است صريحاً بگويم كه اين عشق نيست بلكه وسوسه شيطان است زيرا عشق همواره بر اساس شناخت كامل بوجود مي آيد اين كه شما بدان دچار شده ايد وسوسه شهواني بيش نيست زيرا هيچگونه منشأشناختي و معرفتي ندارد بلكه تنها احساسات و عواطف و جوشش و غليان غريزه است كه معمولاً جلوي عقل را مي گيرد و مانع دقت و تفكر منطقي مي شود و حال باعث آن شده است كه شما بدون داشتن اندك شناختي او را فرشته نجات براي خود تلقي كنيد البته شما مي توانيد با استعانت از خداي متعال بر اين احساسات شورانگيز غلبه كنيد و از آن در راه صحيح استفاده كنيد. راه صحيح اين قضيه آن است كه نگاههاي خود را كنترل كنيد و سعي كنيد با ايشان برخورد كمتري داشته باشيد تا اين كه كاملاً در مورد ايشان تحقيق كنيد اولاً بفهميد كه آيا ايشان همسري دارد يانه؟ بعد بفهميد كه روش و منش زندگي او در خانواده چگونه است ديگر اين كه آيا در خانواده ايشان شرايط مناسبي براي زندگي شما با آنها وجود دارد يا نه؟ برنامه زندگي آينده ايشان چيشت؟ آيا قصد ازدواج دارد يانه؟ آيا كسي با وي نامزد كرده يا نه؟ آيا در آينده مي خواهد در همين شهر زندگي كنيد يا در جاي ديگر؟ و بسياري از مسائل ديگر كه بدون روشن شدن آنها نبايد اقدامي نمود بعد از مشخص شدن همه اين مسائل تازه نوبت به اين مي رسد كه آيا او هم نسبت به شما و خانواده شما و وضعيت شما نظر مثبت دارد يا نه؟ آيا سن شما براي ازدواج با هم مطابقت مي كند يا نه؟ آيا از نظر بيماريها و شرايط خوني و ژنتيكي با هم مشكل داريد يا نداريد؟ و باز هم بسياري مسائل ديگر كه در اين زمينه بايد روشن گردد. بايد قبل از پيش آمدن مسائل جنبي و ارتباطات فردي خانواده شما و ايشان در جريان قرار بگيرند يعني به كمك فردي كه با طرف مقابل شما آشنايي دارد اطلاعات لازم را كسب كنيد و نظر او را نسبت به شما و خانواده تان جلب كند وايشان را ترغيب به خواستگاري از شما نمايد و... به هر حال از انتخاب فرد ثالث به عنوان محقق كه اطلاعات لازم را براي شما فراهم آورد و نظر او را نسبت به شما (در صورت داشتن شرايط) جلب نمايد نبايد غفلت كنيد و همين طور از دريافت همكاري لحظه به لحظه والدين نبايد كوتاهي كرد. پس لازم است در اين زمينه بسيار عاقلانه و صبورانه برخورد كنيد و عشقهاي افراطي و مجازي را كنار بگذاريد و از طريق منطقي خداپسندانه اقدام نماييد. مسأله ديگري كه بايد در ديدگاه شما اصلاح شود اين است ك اظهار كرديد تنها كسي كه مي تواند شما را خوشبخت كند همين شخص است اگر كمي درباره اين موضوع عاقلانه فكر كنيد و شور احساسات را كنار بگذاريد و عينك عشق مجازي افراطي كه جلوي ديده واقع بيني انسان را مي گيرد كنار بگذاريد خواهيد ديد كه اين فكر نيز كاملاً غلط است زيرا ممكن است در اين جهان پهناور و وسيع بسياري از افراد ديگر پيدا شوند و وجود داشته باشند كه شرايط بهتري از اين شخص دارند و بهتر مي توانند راه سعادت و خوشبختي را براي شما فراهم كنند. نكته ديگر در مورد خواب هاي وحشتناك و كابوس هاي شبانه است اين ها به خاطر حالات اضطراب آور و رنج آوري است كه براي خود پيش آورده ايد و سعي مي كنيد افكار خود را از ديگران مخفي كنيد بخصوص آنكه دختر متديني هستيد كه تاكنون نگاه مستقيم به مردان نامحرم نداشته ايد و اينك خود را در دامي گرفتار كرده ايد كه فكر مي كنيد نمي توانيد درد دل خود را به كسي بگوييد و چاره اي براي كار خود پيدا كنيد راه حل اين مشكل اين است كه به جاي درون ريزي مشكلات و همه چيز را در خود شكستن با پيدا كردن فردي امين و دلسوز (كه معمولاً براي يك دختر بهترين فرد خواهر بزرگتر يا مادر اوست يا دوست عاقل واميني كه بتواند مسائل او را درك كند) مسائل و خواسته ها و تمايلات خود را با او در ميان بگذاريد و دل خود را از همه مشكلات خالي كنيد تا بتوانيد با احساس راحتي بخوابيد و خواب راحتي داشته باشيد بيشتر سعي كنيد براي مشكلات راه حل پيدا كنيد حال چه خودتان به تنهايي چه به كمك افراد ديگر صورت راه برخورد با مشكلات حل نمودن آنهاست نه درون ريزي و كلنجار رفتن و درگيري مستمر با آنها چه وقتي بصورت مستمر خود را با آنها درگير كنيد بايد تأثير آن را در خواب خود داشته باشيد آداب خوابيدن را نيز رعايت كنيد (در مفاتيح الجنان) آداب خوابيدن نوشته شده مشكلات را گره گشايي كنيد ديگر كابوس نخواهيد ديد.